پیشکسوتان تئاتر استان مرکزی به بهانه افتتاح بلک باکس دلیجان مطرح کردند
سالنهای تئاتر در شهرستانها، با یکدست ساخته نمیشوند
سالنهای تئاتر در شهرستانها، با یکدست ساخته نمیشوند 2
سالنهای تئاتر در شهرستانها، با یکدست ساخته نمیشوند 3
سه تن از پیشکسوتان عرصه تئاتر استان مرکزی، اعتقاد دارند برای حل مشکل کمبود سالن اجرا در شهرستانها، یک دست صدا ندارد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، شهرداریها، نهادهای عمومی، شرکتهای اقتصادی و صنعتی در بخش دولتی و خصوصی، خیرین فرهنگی و هنرمندان، همه باید با هم همکاری کنند تا جریانی مستمر، فراگیر و گسترده در این پهنه شکل و سامان بگیرد.
امین طاهری- فاطمه حبیبینژاد*: سالن بلک باکسِ تئاترِ دلیجان، با حضور کاظم نظری (مدیرکل هنرهای نمایشی کشور)، هفته گذشته در این شهر استان مرکزی افتتاح شد.
این سومین سالن تئاتر پس از شهرهای اراک و ساوه است که در استان مرکزی، گشایش یافته و آغاز بهکار کرده است. به این بهانه و برای بررسی اهمیت آمادهسازی زیرساختهای مورد نیاز هنرهای نمایشی در چهار گوشه کشور، سراغ سیدهادی رضوی (نویسنده و کارگردان اهل دلیجان)، قدرتالله فتحی (نویسنده و کارگردان اهل اراک) و رضا مهدوی هزاوه (نویسنده و مدرس دانشگاه هنر اهل اراک) رفتیم تا از نگاه آنها به این موضوع نگاهی بیندازیم.
از استعدادهایی که هدر میروند تا مردمی که با تئاتر آشنا نیستند
ضرورت فراهم کردن زیرساختهایی چون سالنها و تجهیزات تئاتری برای شهرهای بزرگ و کوچک کشور موضوعی است که در تمامی شهرهای کشور حائز اهمیت است
هادی رضوی در اینباره میگوید: «بر هیچ کس پوشیده نیست که یکی از بزرگترین مشکلات تئاتریها، کمبود فضا و مکانِ اجرای مناسب است که در همه شهرهای بزرگ و کوچک از دغدغههای اصلی هنرمندان است. به نظر من بعد از توجیه دانشآموزان و خانوادههایشان برای دیدن تئاتر، ساخت سالن و فراهم کردن تجهیزات، باید در اولویت اصلی قرار بگیرد.»
قدرتالله فتحی هم با اشاره به کمبودهای سختافزاری و زیربنایی در تئاتر استانها، توضیح میدهد: «وقتی به شهرمان اراک نگاه میکنیم، میبینیم حتی با گذشته خودش فاصله زیادی گرفته است. در خاطرم هست اوایل دهه پنجاه، زمانی که در دوران راهنمایی تئاتر را شروع کردیم، تعداد سالنهایی که مناسب برای اجرا بود، با اکنون قابل قیاس نیست. به طور مثال، تمام دبیرستانهای اراک سالن تئاتر خوب داشتند و تئاترهای حرفهای در آنها اجرا میشد. نسبت به جمعیت آن روزهای اراک و گستره جغرافیایی آن که با اکنون قابل قیاس نیست، اگر سرانه را محاسبه کنیم، متوجه میشویم که اراک هم اکنون فقر سالن تئاتر دارد.»
او با اشاره به ضرورت گسترش فرهنگ و هنر در یک جامعه شهری میگوید: «شهروندانی که در یک شهر زندگی میکنند، نیازهای متنوعی دارند. ما متاسفانه تئاتر و کارهای هنری را به نوعی از سبد مصرفی خانوار حذف کردهایم. یکی از دلایل آن میتواند این باشد که مردم این سالنها را نمیبینند یا سالنهای کمی وجود دارد تا بتوان تئاتر را جلوی چشمشان بیاورد. در بسیاری از کشورها، دیدن تئاتر، جزو کارهای همیشگی و روزانه مردم است و متاسفانه ما هنوز نتوانستیم این جریان را در کشورمان راه بیندازیم. مقصر مردم نیستند و بخشی از آن به خود هنرمندان تئاتر برمیگردد. یک بخشی هم نهادهایی هستند که وظیفه دارند زیرساختها را فراهم کنند که به دلایلی انجام ندادهاند یا این ضرورت را حس نکردهاند.»
رضا مهدوی هزاوه، از دیدگاه هدر رفتنِ سرمایه انسانی به موضوع کمبود سالنهای تئاتر نگاه میکند و ادامه میدهد: «ما به شدت با کمبود سالن مواجه هستیم، در مرکز استان این مشکل وجود دارد چه رسد به شهرهای کوچکتر که طبیعتا وضعیت بدتری دارند. ما شاهد بسیاری از استعدادهای جوان و دانشآموختگان تئاتری در سراسر استان هستیم که حداقل نیازمند یک سالن و پاتوق هنری هستند. در ابتدا باید زیرساختی باشد تا این استعدادها توانایی شکوفایی و فعالیت داشته باشند. ای کاش حداقل برای مدتی محدود هم که شده است، بودجهای ویژه برای تئاتر داشته باشیم تا این کمبودهای زیربنایی را بهبود بخشد.»
خیرین، نهادها و ارگانهای عمومی، باید برای ساخت سالن تئاتر، توجیه شوند
اگر بودجه دولتی برای ساخت تالارهای نمایشی، جوابگو نیست، همانطور که در راهاندازی سالن بلک باکسِ تئاترِ شهرستانِ دلیجان رخ داد، میتوان از نهادهای عمومی، بخش خصوصی و حتی خیرین فرهنگی یاری گرفت.
هادی رضوی در اینباره میگوید: «گسترش تئاتر نقش مهمی در توسعه همهجانبه کشور حتی توسعه اقتصادی آن دارد. در کنار ما هنرمندان که میتوانیم نقشی مهم در پیشرفت فرهنگی و اقتصادی شهرهایمان ایفا کنیم، حمایت بخش خصوصی و خیرین هم اهمیت زیادی دارد. هزینهای که دولت، بخش خصوصی اقتصاد یا خیرین در پهنه هنر و تئاتر انجام میدهند، یک سرمایهگذاری بلند مدتِ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی خواهد بود و نباید آن را کاری کوچک و کم اهمیت شمرد.»
او با اشاره به نقش مهم خیرین فرهنگی ادامه میدهد: «برای جذب کمکهای خیرین، باید برنامه و تبلیغات مناسب داشت. همانطور که خیرین وارد عرصه مدرسهسازی شدند، میتوان این جنسِ کمکها را هم به سمت تئاتر سوق داد؛ به ویژه اگر آگاه شوند که هنرهای نمایشی تا چه اندازه در رشد و نمو شخصیت فرزندشان نقش مثبت دارد.»
رضا مهدوی هزاوه با استقبال از پیشقدم شدنِ شرکتهای خصوصی اقتصادی و خیرین فرهنگی در عرصه ساخت سالن تئاتر، میگوید: «طبیعتا این سرمایهگذاریها، از هر نهاد و اداره و شخصی که باشد، باعث میشود شهر رنگ و بوی جدیدی به خود بگیرد و خون تازهای در آن جاری شود. اگر رونق به تئاتر استانها و شهرستانها برگردد، در بهبود زندگی شهری و حتی روند معکوس مهاجرت هنرمندان تاثیر خواهد گذاشت.»
قدرتالله فتحی اما درباره رویکرد خیرین به ساخت سالن تئاتر چندان خوشبین نیست و اعتقاد دارد: «اگر یک کار گروه شکل میگرفت و به طور تخصصی روی این مسئله کار میکرد و خیرینی را پیدا میکرد و برای آنها توضیح میداد ثمرات یک کار فرهنگی و هنری چه هست، شاید آنها هم به این سمت میآمدند، اما در حال حاضر چنین چیزی وجود ندارد. پس این مسئله بازده سریعی ندارد. اما در مورد سازمانها و نهادهای دولتی و عمومی، این اتفاق باید بیفتد و با آنها صحبت شود تا لزوم و ضرورت ساخت سالنها و وجود مکانهای فرهنگی و هنری را درک کنند.»
هنرمندان، پیشقدم شوند
پرسشی که بسیاری از هنرمندان با آن روبهرو هستند، این است که اگر دولت، نهادهای عمومی چون شهرداری یا بخش خصوصی به عرصه ساخت و ساز سالنهای تئاتری و تجهیز آنها وارد نشوند، چه باید کرد. آیا باید دست روی دست گذاشت و یک گوشه نشست و تنها نظاره گر بود.
هادی رضوی در همین رابطه، با تاکید بر اینکه کمکهای دولتی و بخش خصوصی در زمینه ایجاد ساختمان و تجهیزات هنری بسیار مفید است، ولی همه مشکلات را حل نمیکند، یادآور میشود: «هنرمندان باید در نظر داشته باشند اگر نفس هنر برایشان مهم است، نباید وابسته به نهادهای دولتی باشند. خودمان باید پیشگام شویم و اگر در ادامه، آنها حمایت کردند که چه بهتر، اگر هم نکردند که مشکلی ندارد. اگر نگاهمان فقط به مسئولین باشد، نه سالنی ساخته و نه اثری تولید خواهد شد. برای نمونه، این ما هستیم که باید با شورای شهرمان تعامل داشته باشیم و آنها را متوجه نقش بسیار مهم هنرِ تئاتر در فرهنگ شهری کنیم. در واقع ابتدا باید هنرمندان اقدام کنند تا مسئولین مجبور به حمایت شوند.»
با این که قدیمیها گفتهاند با یک گل بهار نمیشود، ولی راهاندازی سالن بلک باکس شهر دلیجان، میتواند نقطه آغازین یک حرکت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی باشد تا در جریان آن، دولت، نهادهای عمومی و حکومتی، شرکتهای اقتصادی و صنعتی، خیرین فرهنگی و هنرمندان، دست بهدست هم دهند تا با ساخت سالنهای تئاتر در شهرهای کوچک و بزرگ، کشور را به گلستانی برای فعالیتهای هنرهای نمایشی تبدیل کنند.
*خبرنگاران ایران تئاتر در استان مرکزی